پ
مرجانه گلچین:
کد خبر: ۲۲۲۵۲۲
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۹

نقش‌های متفاوتی از او دیدیم؛ بسیار جدّی و بسیار کمدی! در نیمه دوم دهه شصت، بازیگر معروف و مشهور سریال‌های تلویزیون بود و اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد توانست چهره قابل قبولی در میان عامه تماشاگران از خود به نمایش بگذارد. به تعبیر خودش «مرجانه گلچین» با سریال "بزنگاه" رضا عطاران تولد دیگری داشت.

*بسیار سؤال می‌شود در مورد اینکه چرا 9 سال کار نکردید و سکوت کردید برای کار نکردن و الان این وجود دارد که بعضی‌ها کار نمی‌کنند اما هیاهو دارند و شما سکوت کردید و با یک کار خیلی خوب و ماندگار مثل "بزنگاه" برگشتید.

من 9 سال به دلایل شخصی کارِ تصویر نکردم و البته به این معنا نبود که اصلاً در این فضا نباشم. رادیو  و تئاتر کار می‌کردم؛ یک برنامه روتین رادیویی در شبکه رادیو ایران داشتم و همچنین چند شبکه سراسری دیگر. بعد از آن 9 سال که کار تصویر نکرده بودم برگشتم. اولین مجموعه‌ای که کار کردم پیشنهاد آقای شاه‌محمدی برای بازی در مجموعه "کلانتر" بود که یک اپیزود به نام «سهراب» را بازی کردم. بلافاصله علیرضا افخمی برای مجموعه "زیرزمین" پیشنهاد همکاری دادند که قرار بود البته نقش، خیلی مفصل‌تر باشد بعداً در حین فیلمبرداری متوجه شدم که نقش کوتاه است و این اتفاق نیفتاد. فکر می‌کنم از "بزنگاه" که رمضان سال 1387 روی آنتن رفت و آن سریال فضای بسیار خوبی داشت به صورت جدّی برگشتم.

*خیلی سریال عجیبی بود.

برای خود من که در سال‌های قبل بازی می‌کردم چه در زمینه طنز و چه جدّی، نمی‌دانم چرا از این سریال دوباره یک تاریخ دیگری برایم شروع شد. همان‌طور که کار جدّی را می‌توانم با سریال "آینه" با اینکه قبل‌تر هم کار کرده بودم سکوی پرتابم معرفی کنم، "بزنگاه" برای معرفی فاصله زمانی بعد از 9 سال معرفی جدیدی بود و بسیاری با این شکل و شمایل جدیدی که در "بزنگاه" ارائه دادم آشنایی نداشتند و یک مرجانه دیگری انگار در بزنگاه متولد شد.

*"بزنگاه" خیلی خاص بود و از این جنس کارهای رضا عطاران کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شد...

اصلا از تلویزیون رفتند. یکسری دلخوری‌ها پیش آمده بود که می‌گفتند این سریال، کار من نیست. من قصه‌ام یک چیز دیگر است و آن شکلی که الان خروجی کار پیدا کرده کار من نیست. در واقع با یک دلخوری به سمت سینما رفتند. خیلی خوشحالم که موفقیت‌های بزرگ و پی در پی به دست آوردند. رضا عطاران جوان مستعدی است که همیشه کارهایش را دوست داشتم و دنبال می‌کردم و خوشحال بودم که با ایشان در "بزنگاه" همکاری کردم.

*دوست دارید با ایشان کار کنید؟

حتماً همین‌طور است؛ با کسانی که سابقه همکاری خوب و لذت‌بخش مثل مهران مهام، سعید آقاخانی داشته‌ام طبعیتاً دوست دارم باز هم تکرار شود.

* چرا پس این اتفاق در "نون‌خ" نیفتاد؟

چرا برای "نون‌خ" با من تماس گرفتند و سر اندازه نقش به تفاهم نرسیدیم. قرار بود آن نقشی را بازی کنم که خانم سپاه منصور به زیبایی ایفایش کردند.

*در برنامه "دورهمی" آقای مدیری گفتند که دوست دارم با خانم گلچین کار کنم؛ چرا تا به حال این همکاری اتفاق نیفتاده است؟

واقعاً چندین بار از طرف آقای مدیری پیشنهاد شده نمی‌دانم که چرا نشد؛ چون معمولاً سرکاربودم و تداخل میان کارها ایجاد می‌شد. ایشان (مهران مدیری) هم به مزاح مطرح کردند. وگرنه آقای مدیری از کارگردان‌هایی هستند که خیلی دوستشان دارم و هر بازیگری دوست دارد با ایشان کار کند. خیلی از همکارانم با ایشان شروع کردند. من واقعاً تیمِ بچه‌های "ساعت خوش" را دوست دارم و طبیعی است هرکدام موفق شدند و کارهایشان را می‌بینم لذت می‌برم.

*خانم گلچین که در سینمای ایران یک کارنامه خیلی خوبی دارد اما وقتی در تلویزیون بیشتر فعال شد خواه ناخواه انگار سینمایی‌ها دیگر یا به او کار ندادند و یا نخواستند به قول معروف در برخی از این گروه‌بندی‌ها و باندبازی‌ها یا به تعبیر بعضی از پیشکسوتان‌مان میهمانی‌های شبانه که نقش تقسیم می‌شود یا جایی حتی خود شما گفته بودید که حضور در سینما خیلی سخت شده؛ این سختی چه چیزی است چرا آن‌قدر کم‌کار شدید.

نمی‌گویم این اتفاقات نمی‌افتد؛ واقعاً این خط‌کشی‌ها وجود دارد اینکه مثلاً یک کارگردان‌هایی که به سمت سینما می‌روند ترجیح می‌دهند با تلویزیونی‌ها کمتر کار کنند در صورتی که اتفاقاً تلویزیونی‌ها می‌توانند طیف وسیع‌تری از مردم را برای دیدن آن اثر و محصول فرهنگی دعوت کنند. چه اشکالی دارد همین بچه‌های تلویزیون که همه از تلویزیون به سینما رفتند آنجا هم این فعالیت را داشته باشند. من خودم این سؤال را در ذهنم دارم و جوابش را پیدا نکردم که بازیگرهای تلویزیون، بازیگرهای سینما؛ معنی‌اش را نمی‌دانم! مگر بازیگری فرق می‌کند. شما در تئاتر همان‌اندازه باید ممارست و تمرین کنید و جدّیت داشته باشید که در تلویزیون باید این دقت و ظرافت را در دستور کار داشته باشیم. این خط‌کشی‌ها را من زیاد نمی‌فهمم.

*می‌گویند بازیگری که در تلویزیون زیاد دیده می‌شود در سینما نمی‌تواند گیشه را تأمین کند؛ نظر شما چیست؟

آقای عطاران نتوانستند؟ من همیشه این سؤال را دارم که سعید آقاخانی، مهران مدیری و امثالهم نتوانستند؟ این‌ها از کجا رفتند؟ همیشه با افتخار می‌گویم من بچه تئاترم؛ من از تئاتر وارد این حرفه شدم و از این بابت خوشحالم. چون چیزهایی را که به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای، باید به من آموزش داده می‌شد در تئاتر یاد گرفتم. احترام به پیشکسوت، توجه کردن، تمرین کردن، دورخوانی و خیلی چیزهای دیگر را از روی صحنه یاد گرفتم. خیلی از بچه‌هایی که امروز با افتخار می‌گویند ما بچه سینماییم شاید این همه تمرین‌هایی که ما در تئاتر داشتیم و همین‌طور تلویزیون را نداشته باشند. 

*چرا در سینما برای زن‌های میانسال قصه نوشته نمی‌شود بیشتر برای جوان‌هاست؟

من از این بابت خیلی متأسفم؛ وقتی بازیگری به سن پختگی می‌رسد آن‌وقت او را بیرون از گود می‌گذارند و اتفاقاً زمان استفاده از آن تجارب است. پس کی باید نوبت آن فرا برسد که از آن تجربه‌ها استفاده شود؟  به نظرم بزرگترین اشتباه است. کما اینکه الان اگر منِ مرجانه گلچین در این شرایط سنی "شب بیست و نهم" بازی کنم. شاید چیزی متفاوت از آن چیزی که در 18 سالگی بازی کردم را باید بازی کنم. چون الان تجربه این سنم را دارم دقیقاً وقتی که افراد به سن پختگی می‌رسند و می‌خواهند از تجربه‌های جوانی و حتی خطاهایی که باعث شده در حرفه‌شان یک جاهایی علامت سؤال برایشان به وجود آید را کنار بگذارند و با چهره جدیدی بیایند، باید بیرون از گود باشند. این اتفاق اصلاً درست نیست.

*سریال "آینه" را بیشتر دوست دارید یا "بزنگاه" را؟

هرکدام ویژگی‌های خودشان را دارند؛ "آینه" برای یک دختر 18 ساله است که تازه کارش را شروع کرده؛ پر از عشق و شور است و پر از عطش برای یادگیری؛ و "بزنگاه" شروع دیگری در دنیای تصویر برایم رقم زد.

*کدام نقش بوده در زندگی شما که برایش دستمزد بالاتری نسبت به کارهای دیگرتان گرفتید؟

مطمئنا در نمایش‌خانگی بوده، چون آنجا یک مقدار با تلویزیون فرق دارد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰